کشوری پر از جذابیت های متنوع و متفاوت
به قول یکی از دوستان وقتی میری سنگاپور فقط جابجایی مکانی نداری بلکه جابجایی زمانی همداری، چون احساس میکنی رفتی به آینده!
یکی از جذابیتهاش طراحی و دیزاین ظاهری بناهای شهری است که واقعا شبیه هیچ جا نیست و برای من که به شخصه بسیار جذاب بود
یکی دیگه از جذابیتهاش تمیزی فوق العاده اش هست وسیستم پاکیزه کننده مکانیزه شهریاش که تقریبا در اروپا هم همچین سیستمی رو به ندرت میشه دید
موضوع دیگر رشد اقتصادی و ارزش پول این کشور است به خصوص وقتی متوجه میشیم که سنگاپور نه معدن دارد و نه نفت، نه زمينی براي کشاورزی و دامداری ،... در واقع هيچ ندارد شاید فقط يک چيز دارد و آن هم موقعيت خوب جغرافيایی که در مسيرهای اصلی کشتيرانی جهان قرارگرفته
آنها همين مزيت را به ثروت تبديل کردند و شدند قطب مهم کشتيرانی در مبادلات تجاری جهان
ولی نه به نظرم !
در موقعیت مناسب قرار گرفتن بعید است که به تنهایی باعث همچین پیشرفتی بشه!
(چرا که کشورهای زیادی همچین موقعیتی دارند از نظر ژوئوپلیتکی ولی هیچ وقت به همچین موفقیتی نرسیدند لزوما )
اونقدر پیشرفت کنه که کشوری که از لحاظ وسعت، صد و نودمين کشور جهان است و تا قرن نوزدهم ميلادی،يکی از مخوفترين جنگلهای منطقه و محل زندگی تمساحها بود و تا مدتها محل تبعيد زندانيان خطرناک مالزی و بريتانيا محسوب می شد؛اکنون بشه ، جزو سه کشور برتر دارای بالاترين درآمد سرانه در جهان و 90 درصد مردمش صاحبخانه شوند!
نه بعید است !
کشوری که امید به زندگی در آن بالای ۸۲ سال است (بیشتر از اغلب کشورهای پیشرفته دنیا )
و نرخ آزادی اقتصادی جزو سه کشور اول دنیاست !
راستش خیلی در مورد سیستم حکومتی و اقتصادی این کشور مطلب گفته شده
و یا اینکه همه میدونیم که سابقه تاریخی سنگاپور هم که بارها بین انگلستان و ژاپن دست بدست شده و نهایتا از مالزی استقلال پیدا کرده و ...
خوب اینها رو احتمالا همه کم وبیش بهش آگاهیم ولی چیزی که ذهن من وبیش از هر چیز دیگه ای درگیر کرد اینها نبود
بلکه مدل ذهنی مردمانش بود
چیزی که من و تحت تاثیر قرار داد
این بود که چینیها و هندیها و مالاییها و مسلمانان بدون هیچ گونه تنشی کنار هم زندگی میکنند
نمی دانم که چون کشورشان مدرن است این گونه اند!
یا چون این گونه هستند کشورشان مدرن شده است!
این برای من بسیار شگفت انگیز، قابل تامل و زیبا بود، زمانی که دیدم عبادتگاههای مختلفی در یک خیابان در کنار هم قرار گرفته اند و مردمی که از عبادتگاهها بیرون میان به آرامی و احترام از کنار هم رد میشوند
در حالی که همین گروه جمعیت ها در کشورهای دیگر منطقه نه تنها نمیتونند با هم همکاری خوبی بکنند بلکه حتی فراتر بعضا دست به قتل و غارت غیر همکیشان خود میزنند!
چه شده است که این جامعه به این بلوغ و بالندگی رسیده است؟
چه شده که دیدگاه این آدمیان اینقدر به جهان هستی متفاوت شده است؟
چه شده که در طول چند دهه حتی قد و شکل و هوش سنگاپوری ها اینقدر تغییر کرده (طبق آخرین مطالعات جزو سه کشور اول با ضریب هوشی بالا محسوب میشند)
یعنی تاثیر سیستم مدیریتی مدرن سنگاپور اینقدر شگفت انگیز است؟
آیا ایجاد قوانین زیاد و تا حدودی سخت گیرانه اش بود که باعث رشد این کشور شده؟
بسیاری از اقتصاددانها معتقدند که عواملی مانند توسعه سازمانی-دولتی، ساختار ژئوپولتیکی، تشویق به پس انداز و سرمایهگذاری باعث پیشرفت بوده در حالی که برخی دیگر از اقتصاد دانان مانند جوسف استیگلیتز، استاد اقتصاد دانشگاه کلمبیا و برندهٔ جایزه نوبل اقتصاد ،توسعه این کشور را مرهون سیاستهای این کشور در کاهش نابرابری اقتصادى میدانند. استیگلیتز معتقد است نظام مالیاتی و راه اندازی "صندوق آینده نگر" تاثیر چشم گیری در توزیع عادلانه درآمد و به تبع آن جهش اقتصادی سنگاپور داشته اند. طبق قوانین، ٣٦ درصد درآمد افراد جوان در صندوقى ذخیره مىشود تا بعدها به عنوان منبعى براى پرداخت هزینههاى بیمه سلامت، مسکن، و بیکارى باشد.
اما شاید یکى از مهمترین عوامل دخیل در توسعه اقتصادى سنگاپور طى چهل سال اخیر نظام آموزش همگانى و کارآمد این کشور است.
دسترسى همگانى به آموزش علاوه بر تلاش براى ایجاد جامعهاى برابر (ایجاد فرصتهاى یکسان براى قشر جوان)، مولد نیروى کار متخصص یک جامعه نیز مىباشد.
سنگاپور از سال ۱۹۵۹ تغییرات بزرگی رو در سیستم آموزشی خود ایجاد کرد و نتایج این تغییرات در شیوه آموزش رو هم اکنون در این کشور میبینم
کشوری که انگار در محدوده کوچک و زیبای خود در حال آدم سازی است
آدم هایی با مدل ذهنی متفاوت .
و این آدم های جدید با مدل ذهنی نوین خود در حال ساختن جامعهای نوینتر هستند. نوینتر از چیزیی که درونش ساخته شده اند!
به نظر من شگفتانگیزترین نکته در مورد سنگاپور کشوری که وسعتش کمتر از تهران است و جمعیت اش نهایتا کمی بیش از پنج میلیون است؛ این نیست که توانسته اقتصاد خودش را در چند دهه بیش از ۱۵ برابر کنه بلکه نکته مهمتر و عجیب تر اینجاست که تونسته کنار توسعه ساختار اقتصادی، فرهنگ اجتماعی رو هم رشد بده و جامعهای بسیار خاص از هر لحاظ ایجاد بکنه
نهایتا سوال اساسی اینجاست که چگونه میتونه یه شهر یا یک کشور به این سرعت تغییر بکنه؟
متن از: دکتر رحیم فرضی پور