در بین ویژگیهای رهبران متعالی شرکتهای کلاس A جهان چند حقیقت همواره به چشم می خورد:
اول افراد...بعد هدف: گمان میکردیم رهبران شرکتهایی متعالی، پروسه کارشان را با ایجاد دیدگاه و پرسپکتیو و سیاست کاری جدید شروع کنند. منتها فهمیدیم که آنان افراد مناسب را وارد سیستم میکنند. افراد اشتباه و غیرمناسب را حذف کرده و سپس افراد مناسب را در جای صحیح مینشانند و بعد تصمیم میگیرند که کجا بروند. در نتیجه این گفته که "افراد مهمترین دارایی شما هستند." غلط از آب در میآید. افراد مهمترین دارایی شما نیستند بلکه افراد مناسب مهمترین داراییتان هستند.
با واقعیتهای بیرحمانه روبرو شوید ولی ایمانتان را از دست ندهید:
به طور قطع یک اسیر جنگی، بیشتر از اغلب کتابهایی که درباره سیاست کاری شرکتها نوشتهاند، میتواند درباره راه رسیدن به تعالی و توسعه فردی به ما میآموزد. همه شرکتهای پیشرفته به آن چه آن را "تناقض استوک دیل" مینامیم، اعتقاد داشتند. تناقض استوک دیل میگوید که به رغم تمام سختیها باید ایمان راسخ خود را حفظ کنید و در نظر داشته باشید که در پایان پیروز خواهید شد و همزمان ملزم شوید که با بیرحمانهترین واقعیات موجود، حال هر چه باشد، روبهرو شوید.
مفهوم خارپشتی (سادگی در سه محور فکری):
برای دستیابی به فرآیند از خوب به عالی باید صلاحیت کافی را بدست آورد. صرف این که آن کار، حرفه اصلی شماست و سالها یا شاید دهها سال به آن مشغول بوده اید، لزوما به آن معنا نیست که میتوانید در آن بهترین در جهان باشید، پس نمی توانید پایههای شرکت عالی را در حرفه اصلیتان بنا نهید. باید این نگرش را با مفهومی ساده عوض کنید که درک عمیقی از سه محور فکری را، که با هم فصل مشترک دارند، منعکس میکند.
فرهنگ انضباط: تمامی سازمانها و کسب و کارها، فرهنگ خود را دارند. برخی انضباط دارند؛ اما تعداد شرکتهایی که از فرهنگ انضباط برخوردارند، کم است. وقتی افرادی منضبط در اختیار دارید، دیگر نیازی به سلسله مراتب ندارید. وقتی افکار منضبط دارید، دیگر به کاغذ بازی و تشریفات اداری نیاز ندارید. وقتی کارهایتان از روی نظم باشد، دیگر نیازی به کنترل شدید ندارید. وقتی فرهنگ نظم و انضباط را با اخلاق کارآفرینی ترکیب می کنید، به اکسیر معجزهآسای عملکرد عالی دست مییابید.
شتابدهندههای فناوری: شرکتهای متعالی به نقش فناوری به گونهای دیگر مینگرند. آنها هرگز از فناوری به عنوان ابزار اصلی شروع تحول استفاده نمیکنند. با وجود این، جالب است که آنها در استفاده از فناوریهایی که با دقت انتخاب کردهاند، پیشرو هستند. ما فهمیدیم که فناوری هرگز به تنهایی دلیل اصلی و اولیه پیشرفت یا پسرفت نبوده است.
چرخه رشد و چرخه باطل: کسانی که به دنبال ایجاد تحول، تغییرات چشمگیر و تغییر ساختاری هستند، به احتمال زیاد نمیتوانند از مرحله خوب به عالی جهش یابند. درست است که شرکتهای متعالی در پایان به نتایج چشمگیری دست مییابند؛ اما هرگز یکشبه دگرگون نشدهاند و نیازمند استراتژی، بازاریابی و به طور کل برنامهریزی جامع از همه ابعادند . هیچ اقدام مشخص یا برنامه یا ابداع فوقالعاده، رویآوردن بخت و اقبال، یا معجزهای در میان نبوده است، بلکه این فرآیند در مانند هلدادن بیوقفه چرخی سنگین و بزرگ در یک جهت است. میچرخانید و میچرخانید تا شتاب لازم را بگیرد و به نقطه جهش و فراتر از آن برسد.