تعهد در کار تیمی، یکی برای تیم
"افراد معمولی متعهد میتوانند اثری غیر معمول بر دنیای خود بگذارند." جان سی. ماکسول
بسیاری از مردم تمایل دارند که تعهد را با احساسات همراه کنند. اگر احساس آنها درست است، بنابراین در جریان کار میتوانند از احساسات خود پیروی کنند. اما فعالیت و تعهد به این شیوه موثر نیست. این احساس نیست؛ بلکه خصلتی است که ما را قادر میسازد به اهدافمان دست یابیم. احساسات انسان طبیعی، مواج است و همواره بالا و پایین میرود، اما تعهد باید محکم و استوار باشد. اگر خواستار تیمی مستحکم هستید، چه در کار تجارت، کلوپ تفریحی، ازدواج یا سازمان داوطلبین، باید اعضایی برای تیم داشته باشید که تعهد محکمی نسبت به یکدیگر و نسبت به تیم داشته باشند. آنچه در اینجا میآید نکاتی است که هر عضو تیم باید در رابطه با کار و تعهد بداند.
- افراد متعهد در هنگامه بحران کشف میشوند.
معمولا تا وضعیت دشواری رخ ندهد، اشخاص نمیدانند که آیا واقعاً متعهد هستند یا نه. مبارزه عزم شخصی را قوی میکند؛ سختی و مشقت پرورش دهنده تعهد است و تعهد مشوق سختکوشی. هرچه بیشتر کاری را انجام دهی، احتمال اینکه از آن دست بکشی کمتر میشود. ونس لومباردی مربی ورزش میگوید "هرچه سخت تر کار کنید تسلیم شدن مشکلتر است." افراد متعهد به آسانی تسلیم نمیشوند.
- متعهد بودن ارتباطی به توانایی یا استعداد ندارد.
گاهی اوقات که میشنویم افراد با استعداد موفق شدهاند، به این فکر میکنیم که به علت استعدادی که دارند، کار و تعهد برایشان آسانتر است. چنین به نظر میرسد که ورزشکاران درجه یک راحتتر تمرین میکنند، یا هنرمندان حرفهای آسانتر کار خود را بهبود میبخشند، یا برای افراد تاجر طبیعی است که به تجارت بپردازند.
استعداد و تعهد ارتباطی با هم ندارند، مگر اینکه شما آنها را به یکدیگر مرتبط کنید.
آیا با افراد بااستعدادی که کاری نمیکنند و تواناییهای خود را هدر میدهند، برخورد کردهاید؟ آیا افرادی را میشناسید که استعدادی کمتر از شما داشته، اما موفقتر باشند؟ اغلب صحت این موضوع تا حدی به تعهد مربوط میشود. بازیل والش نویسنده، گفته است "ما به نیرو، توانایی یا فرصتهای بیشتر احتیاج نداریم، آنچه نیاز داریم این است که از آنی که داریم استفاده کنیم." اگر خود را نسبت به استفاده از استعدادهایی که داریم متعهد کنیم، در مییابیم که استعدادهای بیشتری داریم و چیزهای بیشتری برای عرضه کردن به تیم داریم و این نتیجه تعهد ماست.
بیشتر بخوانید: دوره مدیریت استارتاپ چیست؟
- تعهد حاصل انتخاب است، نه شرایط
در صورتی که در مورد تعهد بیاندیشیم، میبینیم که تعهد حاصل انتخاب است فردریک اف.فلاچ در کتاب انتخابها مینویسد:
"مردم گاهی به گذشته نگاه میکنند و اوقاتی را به خاطر میآورند که مسیر زندگی آنها به نحو قابل توجهی تغییر کرده است. این لحظات چه حاصل اتفاق یا برنامهریزی باشند، لحظاتی هستند که به علت وجود آمادگی در ما و رویدادهایی که در اطراف آن رخ دادهاند، مجبور شدهایم، به طور جدی به ارزیابی خود و شرایطی که در آن زندگی میکنیم دست بزنیم، تا انتخابهایی بنماییم که بقیه زندگیمان را تحت تأثیر قرار دهد."
بسیاری از مردم فکر میکنند که شرایط تعیین کننده انتخابهای آنهاست، اما بیشتر اوقات این انتخابها هستند که شرایط را تعیین میکنند. هنگامی که تعهد را انتخاب میکنید، شانس موفقیت افزایش مییابد.
هر گاه بر اساس ارزشهای بامعنای زندگی انتخاب میکنید، برای حفظ تعهد خود، در موقعیت بهتری قرار میگیرید.
- تعهدی که مبتنی بر ارزشها باشد، پایدار است.
پذیرش مسئولیت در لحظه یک چیز است اما پایبند بودن به آن چیز دیگر. چگونه متعهد باقی میمانید؟ پاسخ این است که تعهد شما بر مبنای چه چیزی است. هر گاه بر اساس ارزشهای استوار زندگی انتخاب میکنید در رابطه با حفظ تعهدتان موقعیت بهتری دارید، زیرا نیازی به ارزیابی مداوم و مکرر اهمیت آن نیست. مثل این است که قبل از آزمودن چیزی، به آن عادت کرده باشید. تعهد نسبت به چیزی که به آن اعتقاد دارید، تعهدی است که حفظ آن آسانتر است.
بیاندیشید
تعهد برایتان چه اهمیتی دارد؟ آیا شخصی هستید که به وفاداری و پیگیری ارزش میدهید؟ آیا هنگام سختیهای محکم میایستید؟ آیا حمایت شما از تیم، بی دریغ است؟ آیا خدمتگزاری شما نسبت به تیم انکارناپذیر است؟ در مورد میزان تعهد خود مطمئن هستید؟ هنگامیکه تیم با سختی مواجه شد و شما خود را در حال ارزیابی مجدد تمایلتان برای ماندن یا رفتن یافتید، بدانید که لازم است تعهد خود را نسبت به تیم محکمتر کنید.
اجرا کنید
برای اینکه سطح تعهد خود را بهبود بخشید:
ارزشهایی خود را به تعهداتتان گره بزنید:
به دلیل اینکه ارزشها و تواناییهایتان برای پایدار ماندن به تعهداتتان رابطه تنگاتنگی با هم دارند، زمانی را به فکر کردن در این مورد اختصاص دهید. لیستی از تعهدات شخصی و حرفهایتان تهیه کنید، سپس ارزشهای اصلیتان را بیان کنید. قدری زمان میبرد، به ویژه اگر پیشتر، این کار را نکرده باشید. بنابراین عجله نکنید، همین که دو لیست کامل شدند آنها را با هم مقایسه کنید، احتمالاً متوجه خواهید شد که تعهدتان ارتباطی با ارزشهایتان ندارد. مجدداً آنها را ارزیابی کنید، همچنین متوجه میشوید که با برخی از ارزشهایتان زندگی نمیکنید. خود را نسبت به زندگی با ارزشهایتان متعهد کنید.
خطر کنید
متعهد بودن مستلزم خطر کردن است. ممکن است شکست بخورید، ممکن است همتیمیهایتان شما را برای مشارکت کنار بگذارند، ممکن است متوجه شوید که دستیابی به اهداف، نتیجه را که در انتظارش بودید، به شما نمیدهد. اما در هر صورت ریسک و خطرات متعهد بودن را بپذیرید. جورج هالاس، مالک اصلی باشگاه شیکاگو بارز تاکید میکند.
"هیچ کس از اینکه حداکثر تلاشش را کرده تاسف نخواهد خورد."
میزان تعهد هم تیمیهایتان را ارزیابی کنید
اگر دریافتید که متعهد بودن به روابط خاصی دشوار است و نمیتوانید دلیلی برای آن پیدا کنید، بدانید، شما نمیتوانید نسبت به افرادی که تعهد ندارند متعهد بمانید و انتظار داشته باشید در برابر شما از خود تعهد نشان دهند. رابطه را ارزیابی کنید تا ببینید آیا نسبت به آن بیمیل هستید، زیرا طرف دیگرتان ارزشش را ندارد.
داستان آموزنده:
تعهد حقیقی را چگونه تعریف میکنید؟ اجازه دهید برایتان شرح دهم که هرنان کورتز، چگونه آن را تعریف کرد. در سال ۱۵۱۹ با پشتیبانی فرماندار کوبا -ولاسکوئز- کورتز با کشتی از کوبا به مکزیک رفت، تا برای اسپانیا ثروت و برای خود شهرت کسب کند. اگرچه او بیش از ۳۴ سال نداشت، اما این کاپیتان اسپانیایی در تمام طول عمر، خود را برای چنین سفری آماده کرده بود.
اما سربازان تحت فرمان او به اندازه خودش متعهد و وفادار نبودند. پس از رسیدن به خشکی، گفتگویی مبنی بر نافرمانی و بازگشت به کشتیهای او، میان سربازان در گرفت. راهحل او چه بود؟ او کشتیها را آتش زد!
تا چه حد خودتان را وقف تیمتان و شغل خود کردهاید؟ آیا کاملاً متعهد هستید یا اگر کارها بر وفق مراد نبود از تیم خارج میشدید؟ اگر چنین باشد شاید لازم شود یکی دو تا از کشتیها را آتش بزنید. به خاطر داشته باشید قهرمان دو دل یا مردد وجود ندارد.
گردآوری: امیرحسین ابری نیا