بزرگترین مدیران جهان پس از انقلاب صنعتی چه کسانی بودند؟ (بخش اول)

 

فردریک وینسلو تیلور (Ferdrick Winslow Taylor)

وی در سال 1856 در فیلادلفیا آمریکا متولد شد. در امتحان ورودی وکالت دانشگاه هاروارد پذیرفته شد ولی ترجیح داد وارد صنعت شود. وی دوره 4 ساله کارآموزی مهندسی مکانیک را در کارخانه فولادی میدوال گزراند و پس از مدت اندکی به عنوان رئیس مهندسی این کارخانه منصوب شد. وی درسال 1883 مهندسی مکانیک خود را از انستیتو تکنولوژی استیون دریافت کرد. وی سال ها به عنوان اولین مهندس مشاور مدیریت در کارخانجات مختلف مشغول به کار شد. درسال 1906 دکترا افتخاری علوم را از دانشگاه پنسیلوانیا دریافت کرد. وی درسال 1911 کتاب اصول مدیریت علمی خود را که به عبارتی نخستین و معروفترین کتاب مدیریت علمی تاریخ است منتشر کرد.

اصول مدیریت علمی تیلور که بر پایه شناخت و مطالعه اجزای هر کار، زمان‌سنجی استاندارد، افزایش بهره‌وری تولید از طریق بهبود نحوه انجام کارها و تدوین سیستم صحیح حقوق و پاداش و نیز بهبود در چگونگی خط تولید به طور مبسوط‌تری در بخش اصول و مکاتب مدیریت همین حوزه توضیح داده شده‌اند.

اصول و فلسفه فکری تیلور توسط کارخانجات و شرکت‌های مختلفی مورد استفاده قرار گرفتند که شاید مشهورترین آن‌ها "هنری فورد" در کارخانه اتومبیل‌سازی‌اش باشد که خود سرآغاز عصر تولید انبوه و یکی از عوامل مهم پیشرفت بشر در قرن گذشته بود.

او برنده مسابقات تنیس و گلف نیز بود و درسال 1915 از دنیا رفت.

 

 

ماکس وبر(Max Weber)

متولد 1864 در ارفورت آلمان. دارای دکترای حقوق از دانشگاه هایلدربرگ آلمان.

وبر که به همراه تیلور و هنری فایول یکی از سه چهره اصلی مکتب مدیریت کلاسیک است. تفکراتی سفت و سخت و نظام‌مند به همراه اعمال قدرت و رعایت بوروکراسی اداری (منطبق بر فرهنگ آلمان آن زمان) داشت و معتقد به قدرت مدیریت در سلسله مراتب با ساختاری مشخص بود. به هرحال وبر نیز یکی از تاثیرگذارترین افراد در دنیای مدیریت بود.

وی در سال 1920 از دنیا رفت.

 

 

هنری فایول (Henri fayol)

متولد سال 1841 در استانبول. البته وی فرانسوی بود ولی چون پدرش یکی از مهندسان مکانیک سازنده پل گالاتا در استانبول بود، در آنجا بدنیا آمد. مهندسی معدن خود را از یک آکادمی در سنت اتین فرانسه دریافت کرد و در گروه معدنی و فلزات یک شرکت فرانسوی مشغول بکار شد که تقریبا اکثر تجارب کاری وی در همین گروه صنعتی بود. برخی از تحولات ساختاری وی در این شرکت که بعدها به عنوان اصول فایول منتشر شد شامل موارد زیر است:

  • تهیه برنامه‌های سالانه و ده ساله
  • تهیه نمودارهای ساختار سازمانی برای جاری‌سازی نظم و انضباط کاری
  • برقراری جلسات منظم مدیریتی برای ایجاد هماهنگی

فایول 14 اصل را برای مدیریت کارا پیشنهاد کرد که به اصول مدیریت اداری فایول مشهور شد. (پیتر دراکر از همین اصل‌ها برای پایه‌گذاری اصول خودش استفاده کرد). می‌توان اصول فایول را به نظم و انضباط بخشیدن به کارها و اختیارات و مسائلی از این قبیل خلاصه بیان کرد. وی در سال 1925 از دنیا رفت.

 

 

فرانک و لیلیان گیلبرت (Frank & Lillian Gilbert)

فرانک گیلبرت متولد سال 1868 در فیرفیلد آمریکا. وی دارای دکترای مدیریت و روانشناسی بود. همچنین در کار ساخت و ساز بود و همسر وی، لیلیان گیلبرت، دکترای مدیریت داشت. علت اینکه همیشه اسم این دو نفر با هم آورده می‌شود این است که یک موسسه مشاوره مهندسی به نام خودشان راه اندازی کردند.

هرچند گیلبرت همکاری بسیار زیادی با تیلور داشت اما یک تفاوت تفکری اساسی با وی داشت و آن هم این بود که بر عکس تیلور که سمبل ساعت زمان سنجی برای افزایش سرعت کار بود، گیلبرت برروی حرکات انسان و چگونگی انجام راحت‌تر و بهتر آن تمرکز داشت. کلا گیلبرت‌ها را می‌توان بنیانگذار دانش ارگونومی هم دانست.

فرانک در سال 1924 و لیلیان در سال 1972 از دنیا رفتند.

 

 

التون مایو (Elton Mayo)

متولد 1880 در استرالیا. وی دارای مدارک کارشناسی و کارشناسی ارشد در دانشگاه آدلاید و نیز دکترای فلسفه در دانشگاه کویینزلند بود. وی استاد دانشگاه پنسیلوانیا و هاروارد نیز بود.

التون مایو و تحقیقات معروف او در کارخانه هاثورن به تنهایی عامل شروع یکی از مکاتب مدیریتی و پایان دوران مکاتب کلاسیک مدیریت بود.

ماجرای آزمایش هاثورن در بخش مکاتب مدیریت توضیح داده شده است. در یک کلام التون مایو معتقد بود کارگران بر اساس احساسات و عواطف خود در محیط کار عمل می‌کنند. بنابراین اگر مدیران با کارگران با احترام و به نیازهای اجتماعی و شخصی آنها توجه و رفتار کنند، نتایج بهتری بدست می آید. وی را پدر مدیریت منابع انسانی نیز می‌نامند.

 پس از این تحقیقات نگاه دنیای مدیریت و کسب و کار به پرسنل تغییر کرد و بحث منابع یا سرمایه‌های انسانی شروع شد. طبیعتا التون مایو از جایگاه ویژه ای در دنیای مدیریت برخوردار شد.

وی درسال 1949 از دنیا رفت.

 

 

پیتر دراکر (Peter Drucker)

متولد سال 1909 در وین اتریش.

دارای دکترای حقوق بین‌الملل از دانشگاه فرانکفورت. استاد سیاست و فلسفه در کالج بنینگتن آمریکا و نیز استاد تمام مدیریت در دانشگاه نیویورک. او یکی از اولین دور‌ه های MBA را در سال 1971 در دانشکده مدیریت دانشگاه کلارمونت (که بعدها به مدرسه مدیریت پیتر دراکر نامیده شد) راه اندازی کرد.

دشوار است که بتوان اندیشه‌های پیتر دراکر را به طور خلاصه ذکر کرد. تقریبا هر جایی که به مباحث مدیریت برخورد می‌کنیم، جملات پیتر دراکر به نوعی فصل‌الخطاب و مرجع است. فقط می‌توان گفت که خیلی از مفاهیم امروزه مدیریت از جمله"مشتری مداری"، "در نظر گرفتن کارکنان به عنوان اصلی‌ترین سرمایه"، "ارتباط تنگاتنگ اقتصاد و علوم اجتماعی و مدیری" و بسیاری مفاهیم کلیدی مدیریت همگی بر پایه نظریات پیتر دراکر بنا شدند.

او مدال آزادی ریاست جمهوری آمریکا، مدال خدمات عمومی اتریش، مدال افتخار علوم ژاپن، بالاترین نشان افتخاری دانشگاه نیویورک، و نیز25 دکترای افتخاری از دانشگاه‌های کشورهای آمریکا، انگلستان، چک، اسپانیا، بلژیک و سوئیس برخی از افتخارات این بزرگ مرد تاریخ مدیریت است. همچنین کتاب "تمرین مدیریت" وی که در سال 1954 منتشر گشت به عنوان سومین کتاب تاثیرگذار بر علم مدیریت در طول تاریخ انتخاب گشت. تاکید اصلی وی در این کتاب بر مشتری‌مداری و فرهنگ آن متمرکز است. به او لقب پدر مدیریت نوین بعد از جنگ جهانی دوم نیز دادند.

وی در سال 2005 در کالیفرنیا از دنیا رفت.

 

 

ایگور آنسوف (Igor Ansoff)

متولد 1918 در روسیه. درسال 1936 به آمریکا مهاجرت کرد. دارای دکترای ریاضی از دانشگاه براون آمریکا. یکی از مدیران ارشد شرکت هواپیمایی لاکهید. وی در سال 1953 به عنوان استاد رشته مديريت صنعتي انستيتو فناوري كمبريج در پيتسبورگ منصوب شد. در سال 1965 کتاب "استراتژی سازمان" که یکی از کتب مرجع مدیریت استراتژیک است را نوشت. وی اولین کسی است که به مفهوم مدیریت راهبردی سازمان اشاره کرد. شاید بتوان آنسف را پدر تفکر استراتژیک نامید.

آنسوف معتقد بود که به طور کلی وقایع پیش‌بینی پذیر هستند و از تجزیه و تحلیل مدیریت عملیات سازمان می‌شود استراتژی‌ها را تهیه کرد.

وی در سال 2000 با اخذ مدرك معتبر استاد ممتاز از دانشگاه بين المللي ايالات متحده آمريكا بازنسشته شد. وی در سال 2002 در شهر سن دیگو از دنیا رفت.

 

 

کریس آرجایریس (Chris Argyris)

متولد سال 1923 در شهر نوارک نیوجرسی آمریکا. دارای مدرک کارشناسی روانشناسی از دانشگاه کلارک، کارشناسی ارشد در روانشانسی و اقتصاد از دانشگاه کانزاس و دکترای رفتارسازمانی از دانشگاه کرنل. در سال 1960 کتاب "درک رفتار انسانی" را نوشت. این کتاب یکی از مبانی اولیه علم رفتار سازمانی به شمار می آید. استاد دانشگاه‌های ییل و هاروارد.

وی نظریه پرداز و دانشمند علوم رفتاری در مدیریت است. پایه و اساس تفکرات وی بررسی و درک رفتار کارکنان در سازمان بود. از نظر آرجایریس، چالش در این نیست که برنامه‌های انگیزشی در سازمان اجرا شود بلکه کافی است به تشخیص ظزفیت ها و توانایی های روانی فراگیری کارکنان بپردازیم و نسبت به برانگیختن این انگیزه‌ها اقدام کنیم. وی آموزش را پایه و اساس انگیزشی سازمان می‌داند چون معتقد است فراگیری مهمترین انگیزه کارکنان می باشد.

آرجریس در ادامه کارش خیلی برروی مبحث مدیریت دانش (Knowledge Management) تأکید و تمرکز کرد. وی در سال 2013 از دنیا رفت.

 

گردآوری مطالب: محمد بزازی

هم‌رسانی
  • اشتراک گذاری در Facebbok
  • اشتراک گذاری در Twitter
  • اشتراک گذاری در Telegram
پیشنهاد می‌کنیم بخوانید
دیدگاه ها