استارتاپ چیست؟ در پاسخ به سوال استارتاپ چیست ابتدا باید بگوییم در چند سال اخیر عبارت استارتاپ (Startup) یا کسب و کارهای نوپا در دنیای کسب وکارهای امروزی شناخته شده است.
یادگیری اصلاح استارتاپ و سعی برای بررسی کردن نکات و ابعاد شاخص در این حیطه از موضاعات مطرح امروز و نکات کلیدی در پاسخ به سوال "استارتاپ چیست؟" است. شناخت آن ممکن است شما را برای خلق یک استارتاپ، تولید ارزش و حل کردن مسائل روز دنیا ترغیب کند.
در ادامه به این موضوع میپردازیم که «استارتاپ» چیست و چه عواملی باعث شکست یا موفقیت یک استارتاپ میشود.
استارتاپ چیست و چگونگی راه اندازی استارتاپ
ما انسان ها در عصر حاضرهمیشه با مسائل متفاوتی مواجه هستیم. این مسائل میتوانن دبه اندازه پاک کردن یک شیشه ساده باشند و یا به اندازه تعمیر یک خودروی پیشرفته مثل مرسدس بنز پیچیده باشند. حالا اگر شما توانستهاید با ایده های خودتان راه حلی راحت و ارزان قیمت برای حل هرکدام از این مسائل پیدا کنید، به شما تبریک میگویم. شما توانستهاید اولین قدم را برای داشتن یک استارتاپ موفق طی کنید.
استارتاپ به کسب و کارهایی گفته میشود که به دنبال راه حل برای حل مسئله هستند. راهحل این مسئله اکثرا واضح و روشن نیست و برای موفقیت آن تضمینی وجود ندارد.
اگر شما برای حل یک مسئله موجود، راه حلی جمعی پیدا کردهاید، به این معنی است که شما یک ایده دارید. وقتی شما تصمیم بگیرید که این ایده را هم برای خودتان و هم برای همه اجرایی کنید و همچنین بخواهید از این ایده سودی هم ببرید، در اینجا شما میتوانید صاحب یک کسب و کار یا استارتاپ شوید. در قدم اول شما ایدههاتان رو با خانواده و دوستان صمیمیتان مطرح میکنید. ممکن است بعضی از آن ها از ایده استقبال کنند و با شما همکاری کنند و بعضی از آن هم به شما کمک مالی کنند. به این افراد سرمایهگذاران جسور گفته میشه. این افراد حاضر میشوند که با منابع مالی و انسانی که دارند به شما در اجرای ایدهتان کمک کنند. در حالی که شکست یا موفیت این ایده اصلا مشخص نیست. البته ممکن است از ایده شما استقبال نکنند و بگویند این استارتاپ با شکست مواجه میشود. از این مسئله ترسی نداشته باشید.
بیشتر بخوانید: دوره مدیریت استارتاپ به ما چه میآموزد؟
تولد یک استارتاپ
در ادامه پاسخ به سوال استارتاپ چیست باید بگوییم محل تولد یک استارتاپ میتونه در گوشهای دنج از خانه شما تا خوابگاه دانشجویی یا محیط کار شما باشد. شما به مسئلهای فکر میکنید که ناگهان جرقهای در ذهن شما زده میشود و ایده ای به ذهنتان میرسد. این ایده را با نزدیکانتان به اشتراک میگذارید. از نظرات آنها استفاده میکنید تا ایده رشد کند. وقتی ایده به اندازهای بالغ شد که قابل اجرا باشد، در این زمان این فکر به سراغتان میآید که برای اجرای این ایده یک کسب و کار، اپلیکیشن یا وبسایت راهاندازی کنم.
احتمالا به تنهایی از پس این همه کار که به دانش و مهارت نیاز دارد، برنیایید. در این زمان است که دومین گام برای آفرینش یک استارتاپ را برمیدارید.
تشکیل یک تیم استارتاپی
شما ابتدا به سراغ خانواده، دوستان و کسانی میروید که قابل اطمینان باشند و بتوانند حداقل یکی از مهارتهای مورد نیاز شما رو داشته باشند.
وقتی تیم مناسبی را تشکیل دادید، باید کارتان را آغاز کنید. اما آغاز کار با هزینههای مالی همراه است که ممکن است نتوانید از پس این مخارج بربیاید.
سرمایهگذاری در استارتاپ
حالا نوبت برداشتن گام سوم است. پیدا کردن یک سرمایهگذارجسور برای استارتاپ. به این دلیل این سرمایه گذاری جسورانه است که نمیتوان تضمین کرد که این ایده موفق میشود یا شکست میخورد. اگر کسب و کار و ایده استارپی شما با شکست مواجه بشه، سرمایه اون سرمایه گذار از بین میرود. اگر کسب و کار شما موفق شود، سرمایهگذار سود خیلی زیادی را در آینده از سرمایه گذاری در استارتاپ شما دریافت میکند.
این بار به سراغ افرادی میروید که فکر میکنید توانایی کمک مالی به شما را دارند. افراد خانواده و دوستان. این افراد مقداری به شما پول میدهند و در عوض در بخشی از استارتاپ و کسب و کار شما سهیم میشوند. البته این امکان هم وجود دارد که پول را به شما بدهند و توقعی هم نداشته باشند.
بلوغ یک استارتاپ
به طور دقیق نمیشه گفت یک استارتاپ چه زمانی دیگر استارتاپ نیست. یک کسب و کاری ممکن است بعد از پنج سال فعالیت هنوز هم یک استارتاپ باشد. شاید کسب و کاری در ده سالگی تازه بتواند روی پای خود بایستد. بلوغ یک استارتاپ بستگی به مسائل متفاوتی دارد. خریداری شدن توسط یک کسب و کار بزرگتر، داشتن بیشتر از یک دفتر، داشتن درآمد بالای 20 میلیون دلار، داشتن بیش از 90 کارمند، ۵ نفر هیات مدیره و بنیانگذارانی که شخصا سهم خود را میتوانند بفروشند، همه فاکتورهایی است که میتواند نشان دهنده بلوغ یک کسب و کار استارتاپی باشند.
سودآوری یکی از نشانه های رشد یک استارتاپ است. اگر استارتاپی به سوددهی برسد، نشانه روشنی است که کم کم دارد به بلوغ میرسد و دیگر یک استارتاپ نخواهد بود.
بیشتر بخوانید: تعهد در کار تیمی چگونه مسیر زندگیمان را عوض میکند؟
شکست یا موفقیت؟ مسئله این است...
در ادامه سوال استارتاپ چیست، بپردازیم به یک مسئله مهم. بیشتر کسانی که در این حوزه ها فعالیت دارند میگویند که اصلیترین صفت یک استارتاپ، رشد مداوم آن است. اگر استارتاپی رشدش متوقف شود، ایدههای نوینی نداشته باشد، نتواند رضایت بقیه کاربران را جلب کند، باید منتظر شکست آن باشیم.
با توجه به همهی اینها برای شروع یک استارتاپ باید به چند نکته توجه داشته باشیم. این نکات باید به خوبی رعایت شوند. اگر این نکات به دقت رعایت نشوند، استارتاپ ما در همان ابتدای کار از بین میرود.
۱- زمانبندی در استارتاپ
قبل از شروع یک استارتاپ باید ببینیم آیا بازار برای ایدهای که میخواهیم مطرح کنیم، آمادگی لازم دارد؟
آیا باید صبر کنیم که بازار به پختگی لازم برای درک ایده ما برسد؟
آیا زیرساختهای کافی برای استفاده همگانی از محصول ما وجود دارد؟
بهترین مثال برای زمانبندی درست سایت یوتیوب است. قبل از یوتیوب سایتهای دیگر وجود داشتند که خدمات مانند یوتیوب ارائه میدادند. شما میتوانستید ویدئوهای خود را در این سایتها آپلود کنید و ویدئوهایی را که بقیه به اشتراک گذاشتهاند، ببینید.
اما این سایتها بعد از مدتی بسته شدند. زیرا در آن بازه زمانی هنوز فناوری پخش آنلاین ویدئو وجود نداشت. در آن زمان هنوز اینترنت پرسرعت توسعه یافته نبود و افراد کمی بودن که اینترنت پرسرعت داشتند. بعد از عرضه فلش پلیر (Flash Player) توسط برند ادوبی (Adobe) و گسترش اینترنت پرسرعت در آمریکا بود که یوتیوب ظهور کرد و توانست نامبروان در بازار ویدئوهای آنلاین باشد.
۲- تیم استارتاپ و فعالیتهای اجرایی
در جهان استارتاپی جمله معروفی هست که میگوید تیم مهمتر از خود ایده است. برای این که اگر تیم خوبی را بتوانید تشکیل دهید، هر ایدهای قابل اجرا خواهد بود.
بیشتر بخوانید: چگونه برای استارتاپ خود، کارمند استخدام کنیم؟
تیم مهمتر از ایده است.
داشتن یک تیم خوب که توانایی و سازگاری لازم جهت برآورده کردن تقاضاهای مشتریان را داشته باشد. تیمی که بتواند حتی در بازههای زمانی کوتاه هم، محصولی که مشتریان به آن نیاز دارند را تامین کند و تغییرات لازم را در محصولات قبلی ایجاد کنند، از نکات اصلی خلق یک استارتاپ موفق است. این موفقیت حاصل جلب رضایت مشتریان و ارائه و اجرای ایدههای جدید است.
۳- ایده استارتاپ
درسته که اولین قدم ایجاد یک استارتاپ، داشتن ایده است؛ ولی ایده مهمترین نکته برای موفقیت یک استارتاپ نیست. یک ایده خوب، کامل و عملی میتواند سنگ بنای زیر ساخت یک استارتاپ باشد.
نکته دیگر پرورش ایده و شاخ و برگ دادن به آن است. این شاخ و برگها دلیل رشد مداوم استارتاپ شماست.
۴- مدل کسب و کار استارتاپ
از همان ابتدا که استارتاپ خود را ایجاد میکنید، تصویر واضحی از چگونگی کسب درآمد از آن داشته باشید، شما گام حیاتی به سوی موفقیت برداشتهاید. طراحی یک روش کسب درآمد یک امتیاز مثبت برای جذب سرمایهگذار است. برای این که ریسک سرمایهگذاری را در کسب و کار شما کمتر میکند. با افزایش سرمایه سرعت رشد و نمو استارتاپ شما بیشتر خواهد شد.
کسب و کارهای معروفی همچون فیسبوک، یوتیوب و گوگل در ابتدا یک مدل کسب و کار برای کسب درآمد نداشتند. این کسب و کارها در تیم، اجرا و ایده آنقدر خوب عمل کردند که وقتی یک مدل کسب و کار برای کسب درآمد طراحی کردند، به کسب و کارهای چند میلیارد دلاری تبدیل شدند.
بیشتر بخوانید: مدیریت استارتاپ در 6 قدم
۵- سرمایهگذاری در استارتاپ
جذب کردن سرمایهگذار گامی حیاتی برای رشد هر استارتاپی است. در شروع کار کسب و کار، گاهی نیاز است که برای عملی شدن بعضی از ایدهها و رشد کسب و کار، سرمایه جذب کنید.
چگونه یک استارتاپ بسازیم؟
در ادامه پاسخ به سوال استارتاپ چیست باید بگوییم که اولین قدم برای داشتن یک استارتاپ، وجود یک ایده خوب است؛ اما اینطور نیست که بتوانید با تکیه بر ایده خام یک کسب و کار سودده داشته باشید. قبل از هر کاری باید خوب به ایدهتان فکر کنید، درمورد ایدههاتون به اندازه لازم صحبت کنید و بعد اجرای آن را آغاز کنید.
صحبت در مورد ایدههاتان، آن را پختهتر میکند. زمانی که در مورد ایدههاتون صحبت میکنید و در موردش به بقیه توضیح میدید و به انتقادات و نظرات بقیه در موردش گوش میکنید نکاتی را درمیابید که خودتان متوجهش نبودید.
در این مرحله باید بتوانید جواب این سوالها را پیدا کنید:
- آیا مسئلهای که شما میخواهید آن را حل کنید، مسئلهای همگانی است؟
- آیا راهحلی که دارید بهاندازه کافی ساده است؟ بطوری که هرشخصی بتواند از آن استفاده کند.
- اگر همین امروز ایده شما اجرا شود، در بازار هدف پذیرفته خواهد شد؟ یا هنوز بازار به اندازه درک ایده بالغ نشده است.
- آیا زیرساختهای تکنیکی و قانونی برای اجرای ایده شما فراهم است؟
- آیا میتوان از این ایده کسب درآمد کرد؟
نردبان موفقیت استارتاپ
اگر ایده شما هم به اندازه گوگل، یوتیوب یا فیسبوک ناب است، میتوانید بعد از اجرا شدن ایدهتان به کسب درآمد فکر کنید. اگر این طور نیست باید بتوانید از کسب و کار خود کم کم به اندازه هزینههای جاری که دارید، درآمد کسب کنید.
دومین قدم یافتن یک تیم است. داشتن یک تیم خوب از خود ایده مهمتر است. شاید در آینده ایده شما شکست بخورد اما اگر یک تیم خوب داشته باشید میتوانید روی یک ایده بهتر و جدیدتر کار کنید. افرادی که در تیم شما هستند باید بتوانند انعطاف و سازگاری با همدیگر را داشته باشند.
اگر یک ایده خوب دارید و توانستهاید یک تیم قوی تشکیل بدهید، از همین حالا میتوانید استارتاپ خود را داشته باشید.
سرمایه، مهمترین مانع برای رشد استارتاپ
اگر به تنهایی از پس هزینه های اولیه برنمیآیید و یا فکر میکنید در آینده به سرمایه بیشتری نیاز دارید، بهتر است به قدم بعدی یعنی جذب سرمایهگذار فکر کنید. در این مرحله باید افرادی را پیدا کنید که حاضر باشند بر روی استارتاپ و ایده شما سرمایهگذاری کنند. توقع نداشته باشید که در این مرحله سرمایه زیادی را جمعآوری کنید.
حتما نیازی نیست روی سرمایه اشخاصی خاص تکیه کنید. روشهای دیگری مثل سرمایهگذاری جمعی وجود دارد که میتوانید برای جذب سرمایه از این روش استفاده کنید.
درکشور ایران و خیلی از کشورهای جهان کسب و کارهایی هستند که به استارتاپ ها کمک میکنند. به این کسب و کارها اصطلاحا شتابدهنده میگویند. این کسب و کارها از همان ابتدا استارتاپها را حمایت میکنند. شتابدهندهها خدمات متفاوتی را به استارتاپها عرضه میکنند. این کسب و کار ها با گرفتن مبلغی خیلی کم و یا سهم کمی از کسب و کار مشاوره مدیریتی، دفتر کار، مشاوره حقوقی، کلاسهای آموزشی و سرمایه اولیه را در اختیار استارتاپها قرار میدهند.
بیشتر بخوانید: 20 دلیل شکست استارتاپها
سرنوشت استارتاپها
اگر یک استارتاپ دیگر یک استارتاپ نباشد و به موفقیت برسد، باید یک استراتژی برای خروج داشته باشد.
دو استراتژی خروج برای اکثر استارتاپها وجود دارد:
خریداریشدن توسط یک کسب و کار بزرگتر
کسب و کارهای بزرگ همیشه استارتاپها و کسب و کارهای نوپای دیگر را رصد میکنند. ارائه دادن خدمات همیشه در برنامه کسب و کارهای بزرگ وجود دارد. این خدمات به توسعه و رشد این کسب و کارها کمک میکند. اما ایجاد و توسعه این خدمات زمان زیادی میبرد. کسب و کارهای بزرگ برای اینکه از رقابت عقب نمانند ، ترجیح میدهند کسب و کارهای کوچکتری را که این خدمات را ارائه میدهند، بخرند. پس ممکن است در این مرحله یک کسب و کار بزرگ مثل فیسبوک پیشنهاد چند میلیارد دلاری برای خرید کسب و کار شما میدهد. این خریدارها سود هنگفتی هم برای کسب و کارها و هم برای مشتریان دارد.
یکی از نمونه ها کسب و کار واتساپ است. در اوایل سال ۲۰۱۴ فیسبوک این کسب و کار را به قیمت 19.3 میلیارد دلار خرید. این خرید برای کاربران اپلیکیشن واتساپ هم سود فراوانی داشت. تعداد کاربران این اپلیکیشن بسیار زیاد شده بود و زیرساختهای واتساپ توانی دادن خدمات به این همه کاربر را نداشتند. ادامه این روند میتوانست کاربران را ناراضی کند و اینگونه بخشی از اعتبار واتساپ زیر سوال برود. اما با خریداری شدن واتساپ توسط فیسبوک این مشکل رفع شد. فیسبوک سرمایه و زیرساخت های هنگفتی دارد و همچنین تیم پشتیبانی قوی دارد. فیسبوک به آسانی میتوانست با اتصال واتساپ به سرورهای خود، جوابگوی این حجم از کاربران باشد. چنین خریدی هم صاحبان واتساپ را ثروتمند کرد و هم باعث رضایت کاربران شد.
عرضه عمومی سهام
کسب و کارها وقتی بهاندازه کافی رشد میکنند، برای جذب بیشتر سرمایه بخشی از سهام خود را در بازار سرمایه عرضه میکنند. با این کار ارزش کسب و کار بیشتر میشود. از جهت دیگه چون خود مردم صاحب قسمتی از سهام کسب و کار هستند، با افزایش سود کسب و کار، مردم هم سود میکنند.
بزرگترین استارتاپهای جهان
در چند سال اخیر کسب و کارهای زیادی ظهور کردهاند. از بین آنها تعداد اندکی توانستند به سود فراوانی دست پیدا کنند. در اینجا اسامی پنج استارتاپ برترجهان که البته الان دیگر یک استارتاپ نیستند، میآید.
اوبر (Uber)
اوبر همانند تپسی و اسنپ در ایران، یک کسب و کار ارائهکننده خدمات درخواست اینترنتی تاکسی است. استاین کسب و کار در سال ۲۰۰۹ بنیانگذاری شده است. اوبر در حال حاضر در ۵۷۰ شهر جهان خدمات ارائه میکند. ارزش اوبر 68 میلیارد دلار برآورد شده است.
ایربیانبی
ایربیانبی در زمینه اجاره سویئت یا خانه و اتاق خدمات ارائه میدهد. مثلا اگر شما در خانه خود اتاقی خالی داشته باشید، میتوانید از طریق اپلیکیشن یا سایت این کسب و کار آن را اجاره دهید و به این روش کسب درآمد کنید. این کسب و کار در بیشتر کشورها خدمات ارائه میکند و ارزش آن چیزی نزدیک به 31 میلیارد دلار است.
شیائومی (Xiaomi)
شیائومی یک کسب و کار چینی تولیدکننده وسایل الکترونیک است واز سال ۲۰۱۰ آغاز به کار کرده است. محصولات این کسب و کار شامل گوشیهای هوشمند، اپلیکیشنهای موبایل و لپتاپ است. شیائومی در سال ۲۰۱۵ بهعنوان بزرگترین تولیدکننده گوشیهای موبایل در جهان شناخته شد. ارزش این کسب و کار در حال حاضر 46 میلیارد دلار برآورد میشود.
پالانتیر (Palantir)
یکی دیگر از مثالهای جذاب پالانتیر است، پالانتیر یک کسب و کار پیشرفته و نوین و تولیدکننده نرمافزار است که از سال ۲۰۰۴ شروع به فعالیت کرده است. فعالیت این کسب و کار در زمینه تولید نرمافزارهای تحلیل کلانداده هستند. این کسب و کار در حال حاضر چیزی حدود 20 میلیارد دلار ارزش دارد.
دیدیچوزینگ (Didi Chuxing)
دیدیچوزینگ کسب و کاری است که خدمات سفر مشترک یا به همسفری ارائه میدهد. به این صورت که افرادی که میخواهند به محل خاصی بروند یا قسمتی از مسیر سفرشان با شما مشترک است در اپلیکیشن این کسب و کار درخواست تاکسی میکنند و بخشی از مسیر را با شما همسفر میشوند. با این سرویس هزینه حملونقل هم برای مسافران و هم برای ترافیک شهری کمتر میشود. این کسب و کادر حال حاضر تنها در کشور چین فعال است. در سال 2012 بنیانگذاری شده و ارزش آن حدود 50 میلیارد دلار برآورد میشود.
جای خالی نام شما
جهان امروز با شتاب زیادی به جلو حرکت میکند. اگر در این دنیای پرشتاب ایدهای دارید که فکر میکنید این ایده میتواند دست کم یکی از مسائل دنیای امروز را حل کند، پس زمان آن رسیده که شروع به کارکنید. در جهان پر شتاب و پرتغییر امروز کمی تلاش میتواند آینده شما را تغییر دهد. پس بهتر است که همین امروز دست به کار بشوید. شاید در آینده نه چندان دور کسب و کار شما بتواند جای یکی از این پنج کسب و کار را بگیرد.
برای آشنایی با دوره MBA استارتاپ موسسه بهار، اینجا را کلیک کنید.
مطلب از: امیرحسین ابرینیا