تبدیل مذاکره به توافق یک فرآیند هنرمندانه است که نیاز به آگاهی عمیق از نیازها و هدفهای طرفین دارد.
مدیران با درک دقیق این نکات میتوانند مذاکرات را به توافقات ثمربخش تبدیل کنند. با توجه به این شناخت، مدیران میتوانند استراتژیهای مذاکره را بر اساس نقاط قوت و همسویی با نیازها و اهداف مشترک تنظیم کنند.
ایجاد ارتباطات سالم و برقراری ارتباط مثبت نیز اساسی است. مدیران با ایجاد فضای اعتماد و ارتباط میتوانند جلب حمایت و تعهد طرفین به توافقات را تسهیل کنند.
این ارتباطات بر مبنای انعطافپذیری و گوناگونی در ایدهها و پیشنهادات، مسیری را به سوی توافقات موفق هدایت میکند.
به این ترتیب، مدیران با ترکیب هوش تجاری و هوش هنرمندانه، میتوانند از مذاکرات به عنوان یک ابزار اساسی برای ایجاد توافقات استراتژیک و پایدار بهرهمند شوند.